در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند. می گویند خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند. وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی میکرد بخاطر همین تصمیم گرفتند از هم دور شوند ولی از سرما یخ زده میمردند. از اینرو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان منقرض شود. پس دریافتند که بهتر است باز گردند و گردهم آیند و آموختند که: با زخم های کوچکی که همزیستی با کسان بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کنند، چون گرمای وجود دیگری مهمتر است و این چنین توانستند زنده بمانند...
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنار آید و خوبی های آنان را تحسین نماید...
بدبختی این حسن را دارد که دوستان حقیقی را به ما می شناساند...
(بالزاک)