loading...
| Bia | 2 | faaz | Bozorgtarin Download center Va Foroshgah |
محصولات

محصولات اولیه  فروشگاهwww.shopbia2faa.Tk

خرید کنید + دریافت کنید + پرداخت کنید

================================


پنل ارسال و دریافت پیام کوتاه لیمو20
پیشرفته ترین سامانه ارسال و دریافت پیام کوتاه در کشور
مدیریت ارسال و دریافت توسط خودتان و در پنل اختصاصی شما !
کاربران و مشتریان خود را چندین برابر کنید
ارسال پیامک بر اساس کد پستی تمامی استان ها
بانک شماره موبایل با بیش از 45 میلیون شماره فعال
ارسال خبرنامه
راه اندازی مسابقات و نظرسنجی
ارسال های زمان بندی شده
قابلیت استفاده از وب سرویس (ارسال و دریافت از طریق سایت شما)
و صدها امکان دیگر
با مراجعه به سایت ما می توانید امکانات کامل را مشاهده نمایید
www.Limoo20.ir
شماره های تماس :
09154294604
محمد مهدی پورسمنانی
09358081098
وحید درستی
آیدی پشتیبانی :
i_plus_plus@yahoo.com
Bia2faaz@yahoo.com

http://up.limoo20.ir/1/61db02561fa4e09ec13421b098df15f3.jpg
Vahid Faaz بازدید : 147 جمعه 03 شهریور 1391 نظرات (0)

فروش پنل محمد و حسن با شارژ اولیه 20 هزار تومان قیمت ها در تصاویر پایین ، دارای درگاه پرداخت ، فروش نرم افزار فارم یاب و چکش زن از اکانت فقط و فقط 50 هزار تومان

شاید اصلا نتونید پنل نقره داشته باشید ! اما ما آن را برایتان مهیا میکنیم فقط با 1 تماس :

vahid_hunter@yahoo.com

09358081098

http://up.shop200.tk/1.jpg

 

http://up.shop200.tk/2.jpg

 

http://up.shop200.tk/3.jpg

 

http://up.shop200.tk/4.jpg

Vahid Faaz بازدید : 93 چهارشنبه 25 مرداد 1391 نظرات (0)

سوتی های شنیدنی شما

یه استاد صنعتی ۲ داشتیم بُمب خنده بود
از اونجایی که طبق قوانین نیوتون بد بخت ترین فرد کلاس همیشه تویی به صورت رَندوم مارو وَرداشت برد پای تخته مساله حل کنیم
مام قد گاو حالیمون نبود اما باید میرفتم
ماژیکو از استاد گرفتم واستادم مساله رو نیگا کردن
یهو برگشت جلو ۲۰ تا دختر و ۲۰ تا پسر از نوع دانشگاه رودهنی به ما گفت خااااااک بر سرت واسه چی درس نمیخونی؟
پَس فردا دزد میشی قاچاقچی میشی
میری سر چهار راه مجبور میشی ساک بزنی!
یه ذره فک کرد دید رید!
گفت منظورم همون کیف بود :|
من: o:
بچه ها :o
بعد از چند ثانیه همه =))

چند وقت پیش که از این کفشدوزک برچسبی ها مد شده بود به گوشی ها میزدن ….من یه دونه به گوشیم چسبونده بودم رو صفحه گوشیم آقا یه روز تو خیابون با گوشی حرف میزدم صداش نمیومد گوشی رو کردم زیر روسری بعد یهو حس کردم گوشم داغ شد دست زدم دیدم داخل گوشم یه چیز سفتیه حالا من تو خیابون جیییییییغ جیییییغ میکنم و محکم میزنم تو گوشم که بمیره همه مردمم واستادن نگاه کردن آقا من میدویدم خودمو به این ور و اونور میزدم و تا اینکه خودم و انداختم تویه مغازه و روسریمو در اوردم دیدم تو گوشم کفشدوزک که چسبونده بودم بهگوشی بودهیچی دیگه هیچوقت اون منطقه پیدام نشد

۱۳بدر امسال از کوه پرت شدم فکم شکست، رفتم دکتر عکس گرفت گفت باید عمل شه ، ما هم گفتیم باشه عمل کن، خلاصه این ۲ تا فک منو بهم بستن، منم که دیگه نمی تونستم حرف بزنم ، انقدرم درد می کرد که اصلا چشام جایی نمی دید…
اومدم بیرون برا نگهبان رو کاغذ نوشتم که تاکسی می خوام، اونم زنگ زد برام یه تاکسی گرفت، خلاصه این یارو راننده هم شانس گند ما عینک مطالعه نیورده بود هی من تو کاغذ می نوشتم اونم می چسبوند به چشماش بعد از چشماش دور می کرد که بتونه بخونه :) )
آخرش دیدیم نمی شه دیگه اون سوال می کرد من با اشاره دست جواب میدادم خلاصه با یه بدبختی به مقصد رسیدیم با دست بهش اشاره کردم که چقد میشه؟
حالا راننده با ۷ تا از انگشتاش بهم اشاره می کنه و با لبش عدد ۷ رو بهم نشون میده یجور که بتونم لب خونی کنم …!!! :) ))))))))
منم که نمی دونستم بخندم یا گریه کنم !!!! :) )) الان که یادم میاد کلی خندم می گیره =)

کوچیک بودم آهنگ talk to me کریس دی برگ رو تازه شنیده بودم و واسه اینکه نشون بدم من خیلی انگلیسی بلدم بلند بلند میخوندم: f…k to me! f…k to me! و فکر میکردم الان دیگه موجبات افتخار پدر و مادرمو فراهم اوردم!

حتما میدونید که صفحه ی تلویزیون چون الکتریسیته ی ساکن داره هر کاغذی نزدیکش کنیم بش میچسبه
حدود پنج شیش سالگیم یه نقاشی کشیدم چسبوندم بش به مادربزرگم گفتم ببین نقاشی منو دارن تو تلویزیون نشون میدن
باور کرده بود :)

عروسی پسر دائیم بود منم برای اولین بار رفتم آرایشگاه و موهامو فر کردن و خلاصه خیلی تغییر کرده بودم ..اکثراً تیپ اسپرت میزنم اونشب لباس ماکسی پوشیده بودم و خلاصه…
از سر شب دیدم داداشم بد جور نیگام می کنه … تو دلم گفتم عروسی تموم شه دعوام می کنه عروسی کوفتم می شه….
دیگه آخرای مجلس بود دیدم داره میاد طرفم پشتم رو بهش کردم که جلو دختر دائیم چیزی نگه دیدم اومد نزدیکم داره شماره میده!!!!!!
برگشتم خوب که نیگام کرد میگه : “اِ شبنم تو ایییییییییییی”
من:۰
داداشم:|
دختردائیمD:

کارآموزی زنان تو بخش زایشگاه بودیم، مادر و بردیم رو پوزیشن(تخت مامایی) استاد گفت تو بچه رو بگیر، آقا از شانس گند ما سر بچه گیر کرد، اگه بچه نمیومد کارآموزی و افتاده بودم، آقا ما شروع کردیم مادر و تشویق به زور زدن کردن و اونم درست زور نمی زد،اینقدر استرس گرفته بودم و مشغول بودم که یه دفعه با ضربه استاد به پشتم و خنده بقیه دانشجوها به خودم اومدم، استاد گفت: چته , مواظب باش خودت نزایی….
دیدم من حواسم نبوده اینقدر غرق کار بودم که خودم هم داشتم با مادر زور می زدم، هنوز وقتی یادم میاد خجالت می کشم

Vahid Faaz بازدید : 98 چهارشنبه 25 مرداد 1391 نظرات (0)

یه روز یه لره با تهرانیه ازدواج میکنه شب عروسی تهرانیا میخونن سبد سبد گل یاس عروس ما چه زیباس لرا میخونن گونی گونی پشکل غلامعلی خوشکل.


 یه روز یه لره با تهرانیه ازدواج میکنه شب عروسی تهرانیا میخونن سبد سبد گل یاس عروس ما چه زیباس لرا میخونن گونی گونی پشکل غلامعلی خوشکل.


لره با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از ۲ سال حل کردم . دوستش میگه: ۲ سال زیاد نیست؟ میگه:نه بابا رو جعبه اش نوشته ۷ تا ۱۰ سال


لره هر روز زنگ یک کلیسا رو می زده و در می رفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه، یک روز پشت در کمین می کنه، تا طرف زنگ می زنه، خرشو می گیره و می پرسه چیکار داری؟ یارو حول میشه، با تتپته میگه: ببخشید، حضرت عیسی هست؟!


لره داشته با اتوبوس ۱۰۰تا می رفته بعد میاد ترمز کنه می بینه ترمز بریده می بینیه یک کامیون هم از روبه رو با سرعت میاد می بینه کاری از دستش بر نمیاد به شاگردش میگه مهراد پاشو تصادف ببین حال کن!


 لره رو در خونش نوشته بوده WC میگن این چیه نوشتی میگه : مخفف welcome.


 از یه لره می‌پرسند: کدوم برنامه تلویزیون رو بیشتر از همه دوست داری؟ میگه: پیام بازرگانی! میپرسن: چرا؟ میگه: چون بینش سریال پخش می‌کنند!


لره داشته با تمام وجود وضو میگرفته و دستاشو محکم میکشیده رو هم، ازش میپرسن: چرا اینقدرمحکم وضو میگیری؟ میگه: چنی آرم وضو میرم که هیچ گوزی نتنِه باطلش کنه!!!


به لره می گن دگرگونی یعنی چه ؟می گه یعنی این گونی نه . یک گونی دیگه!!!

 


 لره میره دزدی تفنگش رو میزاره پشت گردنه طرف میگه تکون بخوری با لگد میزنم تو کمرت!!!


 یه روز دوتا لر سوار یه تاکسی میشن. تاکسیه پژو بوده. بعد یکی از لرا به راننده میگه: اقای راننده یه نوار بزار حال کنیم. راننده میگه: خودت یکی از تو داشبورت انتخاب کن بزار. لره هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میکنه بزاره تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلی نه پژو.


 لره داشته با تمام وجود وضو می گرفته بهش میگن چرا اینقدر محکم وضو می گیری؟ میگه یه وضویی بگیرم که هیچ گوزی نتونه باطلش کنه.


 لره گوزید و مرد سر قبر او نوشتن : بادی وزید و گلی پرپر شد.


لره داشته شیر می خورده می میره می دونین چرا ؟………گاوه می شینه روش.


 لره توی جبهه بیسیم چی بوده زنگ میزنه میگه : آقا ۵ تا عراقی دستگیر کردم بیاید ببرید میگن خودت بیار …. میگه نه شما بیاین اینا نمیذارن من بیام!!!


 از لره میپرسن نظرت راجع به فکر, شعور, معرفت و درک چیه؟ لره جواب میده ما به اینها میگم چهار محال بختیاری.


 به یه لر میگن زبون لری چه جوریه؟ میگه فارسی بلدی؟ میگه آره. میگه برین توش میشه لری!!

 

به یه لره میگن تو شهر شما آدم معروف هست؟؟لره:آره سوفیا لره… جسیکا تی لر…لره  و هاردی… تازاش هم یه مولکول کشف کردیم که اسمش اینه: کلر

 


 

به لره میگن: دخترتو به کی دادی؟ میگه: غریبه نیست. دامادمه

 


 

لره قاضی میشه بهش میگن حکم کن، میگه پیک

 


 

لره بالا پشت بوم میخوابه، سردش میشه، پا میشه در پشت بومو میبنده

 


از لره می‌پرسن: قبله کدوم طرفه؟ میگه: کجا بهتون آدرس دادن؟

 


 


به لره میگن: جسم شفاف چیه؟ میگه: جسمی که از این ورش اون ورش دیده شه. میگن: مثال  بزن: میگه: نردبون

 


 

مداح: چراغ ها رو خاموش کنین ببرمتون کربلا, چراغ ها رو که روشن میکنن میبینه همه ساک به دست وایستادن, میگه شما ترکین؟ میگن نه, ما لریم, ترکا تو اتوبوسن

 


 

لره از کنار جن رد میشه…جن میگه بسم الله این دیگه کی بود

 


 

تو مراسم ختم لره بلندگو میگه : مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین . یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم

 


 

یک شب تلوزبون فیلم سینمایی گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه: شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلوزیون رو خاموش میکنند، میرن میخوابن

 


 

یه فیلسوفه لر میگه دایره زندگی مربعی است که سه ضلع دارد عشق و محبت!!

 


لره از اخوند درباره موسیقی سوال کرد اخوند گفت: تار و گیتار و تنبک حرام است لره گفت:پس سرود جمهوری اسلامی رو با گوزت می خونند


لره سوار اسانسور میشه وقتی که اسانسور حرکت میکنه میگه برای سلامتی اقای راننده صلوات


لره اسم پیغمبر یادش میره میگه بر جمال پاک پدر خانم حضرت علی صلوات


لره رتبه اول کنکور میشه بهش میگن چی کار کردی؟ میگه روزی ۱۵ ساعت درس خوندم میگن مگه میشه؟ میگه اره صبح یک ساعت زودتر بیدار میشدم!!


پیامک لره به دوست دخترش : مهم نیست که قشنگ نیستی قشنگ اینه که مهم نیستی


لره عابر بانکشو میندازه تو ضریح میگه یا امام رضا حاجتمو بده تا رمزشو بگم


چند تا لر داشتن غذا میخوردن یه دفعه یکیشون ترکید بقیه گفتن: خوشبحالش سیر شد

1

تعداد صفحات : 46

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    ازکدام قسمت وبسایت بیشتر خوشتون اومد ؟
    از 20 به این وب سایت چند میدی ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 551
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 14
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 27
  • بازدید امروز : 378
  • باردید دیروز : 262
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 726
  • بازدید ماه : 1,247
  • بازدید سال : 4,958
  • بازدید کلی : 515,970
  • کدهای اختصاصی